به گزارش قدس آنلاین، دستگیری متهمان این باند همزمان با شکایت پیرمرد ۵۸ ساله در پایگاه دوم پلیس آگاهی در دستور کار ماموران قرارگرفت. شاکی که خودش را تیمسار بازنشسته ارتش معرفی میکرد به مأموران گفت:هر روز برای استفاده از فضای سبز به پارک میروم عصر یکشنبه هفته گذشته بعد از خروج از پارک با همسرم تلفنی صحبت کردم و قرار شد برای خانه خرید انجام بدهم. بعد از بیرون آمدن از سوپر مارکت در حاشیه خیابان ایستاده بودم که یک خودروی سواری ۲۰۶ جلویم ایستاد سه مرد جوان داخل خودرو بودند یک قدم به عقب برگشتم تا ماشین سواری حرکت کند اما در کمال ناباوری راننده و شخصی که کنار او نشسته بود با عصبانیت از خودرو پیاده شدند و در روز روشن به من حمله کردند. متهمان ابتدا کیسه خریدهایم را به وسط خیابان پرتاب کردند و بعد هم من را کتک زدند. آنقدر وحشت زده شده بودم که اصلا نمیتوانستم کاری انجام بدهم. مرد راننده که یک جوان لاغر اندام و قد بلند بود چاقوی ضامن دارش را زیر گلویم گذاشت و گفت: کارت عابر بانک و رمزت را بده... اینجا بود که متوجه شدم آنها زورگیر هستند و من را زیر نظر گرفتهاند، بدون مقاومتی به خواسته آنها تن دادم اما مردان چاقو به دست من را به زیر ۲۰۶ هل دادند و داخل جوی آب انداختند. ده دقیقه بعد از این ماجرا همه موجودی ۲میلیون و ۷۰۰ هزار تومانی کارتم خالی شد.
با ثبت اظهارات شاکی رسیدگی به این پرونده در اختیار کارآگاهان پایگاه دوم پلیس آگاهی قرار گرفت و سرانجام شب دوشنبه همزمان با اجرای طرح سراسری پلیس آگاهی برای شناسایی و دستگیری متهمان سابقه دار در یک خانه مجردی در محدوده فرحزاد متهمان زورگیری با ۲۰۶ شناسایی و دستگیر شدند.
اعضای باند زورگیری ۳ جوان ۲۵ تا ۲۸ سالهاند که تا مقطع کاردانی درس خواندهاند و با هدایت محمد رضا سناریوی زورگیریهای خشنشان را در خیابانهای کم تردد شمال و غرب تهران اجرا میکردند. از محل اختفای متهمان ۴ پلاک خودروی سرقتی، ۴۰ فقره کارتهای عابر بانک با هویتهای متفاوت، ۸ حلقه النگو و مقدار قابل توجهی وجه نقد و طلا کشف و ضبط شد. شناسایی متهمان و مالباختگان در این پرونده همچنان ادامه دارد.
محمد رضا سر دسته باند ۲۵ ساله است و میگوید دو روز پیش تولدش بوده و یکی از آرزوهایش موقع فوت کردن شمع تولد این بوده که دیگر زورگیری نکند. او میگوید دقیقا ۷۲ ساعت است که سالم زندگی میکند و قصد دارد سیگار و قلیان را هم کنار بگذارد. گفت و گوی خبرنگار ما با سر دسته باند زورگیران خشن را درادامه میخوانید.
-چرا زورگیری میکردید؟
از سر تفریح. من خانواده خوبی دارم احتیاج مالی هم ندارم. زن و بچه هم ندارم فقط هیجان در زندگیم کم بود برای همین هم رفتیم سراغ سرقت.
_سابقه داری؟
بله دارم چند باربه خاطر سرعت زیاد در اتوبان پلیس راهور دستگیرم کرده. من عاشق سرقت و کارهای پرهیجان هستم همیشه دوست داشتم مثل ضد قهرمانهای فیلمهای هالیوودی زندگی کنم. همان هایی که هر جور وسیلهای داخل انباری شان دارند.
_خانواده ات در جریان کارهایت هستند؟
بابا و مامانم میدانند. خواهر و برادرهام من را قبول ندارند. من جدا از خانواده زندگی میکنم به اندازه کافی بزرگ شدهام.
_چرا طعمه هایت را کتک میزدی؟
فقط برای اینکه میزان هیجان را بالا ببریم. ما مثل فیلمها یکهو طرف را غافلگیر میکردیم هنگ میکرد.
_برای چی از زورگیری هایتان فیلم تهیه میکردید.
بعدا عکس العمل طعمه هایمان را میدیدیم که چطوری هنگ کرده بودند و وحشت زده شده بودند خوشحال میشدیم.
_معتادی؟
تفننی گل میزنم. شیشه را دوست ندارم. سیگار و قلیان هم که اعتیاد ندارد.
_چقدر درآمد داشتید؟
خوب بود. هم خرج خورد و خوراکمان در میآمد و هم میتوانستیم تفریح کنیم، خودمان راضی بودیم.
_اولین بار است به جرم زورگیری دستگیر میشوی؟
بله تاحالا دستگیر نشده بودم.
_پشیمان نیستی؟
یک کاری انجام دادم و پای عواقبش هم میمانم.
نظر شما